نوشته های نوشته نشده

و چقدر معانی اتظار از نظر من با آنجه که تو از من می خواهی فرق دارد...الهم عجل لولیک الفرج

1. اول از اینکه شروع می کنم که امسال واقعا دلم برای جشن نیمه شعبان تنگ شده بود. درسته که امسال هم هیچ چراغی روشن نکردم حتی فراموش کردم که امار چراغ ها رو بگیرم اما خب باز امسال همه چیز خوب بود،اصلش اینجا بود که عذاب وجدان نداشتم. اینبار با همه ی گناه هام سرم بالا بود شاید خیلی پر رویی بوده اما خب شده بودم همون ادم سالهای قبل که چراغ روشن می کردم. اما خب احساس ارامش امسال جشن خیلی بهم چسبید بهم و اونقدر برام ارزش داشت که بابت کارهایی که ازش تویه کردم ارومم کنه...الهم عجل لولیک الفرج

2. دوم اینکه و چقدر برای یار امام زمان عج شدن فاصله دارم اونقدر که هنوز حنی اجازه کفش پوشیدن برای اینکه وارد اولین کوچه بشم رو هم ندارم چه بخوام که کوچه های هفت شهر عشق رو بگردم و تازه اندر خم یه کوچه بودن باشم که میدونم با وضعیت الانم هنوز اجازه هیچ چیزی رو ندارم. داستان از اینجا شروع می شه که وقتی روز عید اونقدر منتظر رسیدن اس ام اس تبریک از طرف ملت بودم که اصلا فراموش کردم که این نیمه شعبان برای چی بوده اینکه تمام این بوده که دیگه حداقل امروز باید منتظر باشی، حداقل یه روز عید اما ای دل غافل که باز جا موندی از بازی تا مورد دومش رو هم میشه اینطوری اضافه کرد که وقتی دیدم یه دوستی تو وبلاگش تو لینکی که جلوی اسم من نوشته الهم عجل لولیک الفرج، همچین غرور برداشتم که دیگه مطمئن بشم که فعلا جای بازی نداشته باشه تازه اینا رو هم نوشتم همچین یه لایه هایی از ریا توش بود.

3. ماه رمضان خوب همون احساس بالا برای ماه رمضون هم صدق می کنه! اما خب امسال هم می خوام به امید خدا مثل پارسال دم افطار اس ام اس هایی میفرستم که جدا از اینکه یه سری دعا یا جملات فلسفی داره اخرش هم می نوسم روزتون قبول اما این رسم رو از پارسال شروع کردم اما خب اگر چه نیتم خالص نبود اما خب اخراش برام خیلی لذت بخش شد اما خب با یه نیت بهنر و همینطور اموزنده نر در این حد که برای روز اول فرستادم که بیام باهم همه امسال اینکه یه کار بد رو بزاریم کنار و هینطور اینکه بیام یه کار خوب رو شروع کنیم.

4. می خوام تمام سعی و تلاشم رو بکنم که بتونم نماز اول وقت بخونم کاش بتونم که موفق بشم و این عادتم بشم.